loading...
شعروشعور-حبيب يزداني
حبيب يزداني بازدید : 82 بهار 1392 نظرات (0)

سبلان


پسرم هر از گاهی به سبلان برو


واز بلندیهای آن


به موریانه های بشر وقارچهای تمدنش بنگر


شکوه کوه


ترا به حقارت همنوعانت واقف خواهد کرد


ودر حالی که خم به پشت ات میافتد


تو بزرگتر وبزرگتر خواهی شد


ابر ها را ببین  هرگز جایی بند نمیشوند


پس به هر سنگی که تکیه دهی


از رفاقتِ با من برایت سخن خواهد گفت


من تمام این کوهها را نوشیده ام


ودر تمام سبزه زارهای شبنم زده قدم زده ام


وشبهایی بیتوته کرده ام


دربکارت جنگلهایی که اکنون


دخترانگی خود را فراموش کرده اند


نمیدانم چه مقدار از مرا نوشیده ای


اما تو


میتوانی


در همین چایخانه های سرکوچه


عمرت را به تماشا بنشینی


من نشستم


نشستم وشکستم!  

                                           21/5/90 دامنه سبلان


نویسنده حبیب یزدانی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
به سايت شعر و شعور خوش آمديد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما راجب اين سايت چيست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 53
  • بازدید سال : 329
  • بازدید کلی : 3,870